ملا حسنی در کانادا |
![]() ![]() ![]() ![]() -------------------
------------------- -------------------
------------------- اشتراک در |
جمعه، آبان ۱۵، ۱۳۸۳
●
|
___________________________________________________________________________________________________کاش من هم يک آمريکايی بودم! اما ميخواستم در مورد اون انتخابات دوم خرداد امريکايی ها پيام بدم ولی تحليل غذای من اينه که امت هميشه در صحنه امريکا با شرکت با شکوه در انتخابات اخير مشت محکمی به دهان ما زدند. ما فکر ميکرديم فقط مال ما با شکوهه! البته به عقل ما علما ، علت پيروزی دبليو بوش بر جان کيری اين بود که خانم اون دبليو بوش خوش تیپ تر و تو دل برو تر از اون يکی بود. عقل امريکايی ها هم که به زير شکم شونه. بهر حال معلوم شد اين امريکايی ها آدم نميشن و بايد بياین ايران تا خودمون به حسابشون بکنيم. مطلب دويم: من امروز خيلی غم انگیز تر ناک شدم وقتی شنيدم اون بسيجی رفته رئيس دانشگاه علم وصنعت را گروگان گرفته و يک کارهايی کرده که جراحت برداشته. من نميدانم اين مقوله بسيجی (بعد از جنگ) چه صيغه ايه ديگه ؟ مگه جنگ تمام نشده؟ يکی به اينا بگه بابا جون ! مگه خبر نداريد جنگ تموم شده و حتی صدام توسط برادران امريکايی دستگير شده! پس بسيج برای چيه؟ فکر ميکنن ارتش صدام اومده تو دانشگاه درس بخونن!! ديگر زمان آن رسيده که چفيه تان را از گردن باز کنيد و بجای آن يک دستمال کاغذی توی جيبتان بگذاريد و بريد درستون را بخوانيد. دانشگاه که جای الواطی نيست. الواطی توی پاکدشت!
□ نوشته شده در ساعت ۷:۵۰ بعدازظهر توسط ملا حسنی
|