ملا حسنی در کانادا



ملا حسنی در کانادا

محل درج آگهی شما
Balatarin
لیست وبلاگهای ایرانیان جهان ليست وبلاگهای به روز شده

-------------------

-------------------

Toronto: Click for Toronto, Ontario Forecast Tehran: Click for Tehran, Iran Forecast

-------------------

  • 07/01/2004 - 08/01/2004
  • 08/01/2004 - 09/01/2004
  • 09/01/2004 - 10/01/2004
  • 10/01/2004 - 11/01/2004
  • 11/01/2004 - 12/01/2004
  • 12/01/2004 - 01/01/2005
  • 01/01/2005 - 02/01/2005
  • 02/01/2005 - 03/01/2005
  • 03/01/2005 - 04/01/2005
  • 04/01/2005 - 05/01/2005
  • 05/01/2005 - 06/01/2005
  • 06/01/2005 - 07/01/2005
  • 07/01/2005 - 08/01/2005
  • 08/01/2005 - 09/01/2005
  • 10/01/2005 - 11/01/2005
  • 11/01/2005 - 12/01/2005
  • 12/01/2005 - 01/01/2006
  • 01/01/2006 - 02/01/2006
  • 02/01/2006 - 03/01/2006
  • 03/01/2006 - 04/01/2006
  • 04/01/2006 - 05/01/2006
  • 05/01/2006 - 06/01/2006
  • 06/01/2006 - 07/01/2006
  • 07/01/2006 - 08/01/2006
  • 08/01/2006 - 09/01/2006
  • 10/01/2006 - 11/01/2006
  • 11/01/2006 - 12/01/2006
  • 06/01/2007 - 07/01/2007
  • 10/01/2007 - 11/01/2007
  • 11/01/2007 - 12/01/2007
  • 12/01/2007 - 01/01/2008
  • 04/01/2008 - 05/01/2008
  • 09/01/2008 - 10/01/2008
  • 01/01/2009 - 02/01/2009
  • 02/01/2009 - 03/01/2009
  • -------------------

    Subscribe in a reader

    اشتراک در
    پست‌ها [Atom]

    پنجشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۸۳

    اکتشاف جديد: شبکه جهانی اينترنت= لانه عنکبوت!!

    پرده اول:

    صحنه: بازداشتگاه تاريک اداره اماکن، يک ميز کوچک در وسط اتاق، يک لامپ کم سو که از سقف آويزان شده و بالای ميز قرارگرفته، جوانی دانشجو بجرم وبلاگ نويسی با چشمان بسته و سرو صورت خونين بر روی صندلی نشسته و منتظر بازجويی توسط يک بازجوی ارشد است.

    بازجو وارد اتاق ميشود:

    بازجو: پرونده ات رو خوندم. گفتند ميخوای اعتراف کنی. بالاخره سر عقل اومدی. ما اينجا خيلی ها رو سر عقل آورديم. اگه اطلاعات خوبی بدهی از آقا برات عفو ميگيرم ولی اگه پدرسوخته بازی دربياری پدر ومادرت را دستگير ميکنيم و چوب تو ماتحتشون ميکنيم.

    جوان: نه ...نه ... حاج آقا. قول ميدم هرچی شما احتياج داريد بگم فقط کاری با پدرو مادرم نداشته باشيد. اگه جسارت نباشه بفرماييد دنبال چه مطلبی هستييد که من بايد اعتراف کنم.

    بازجو: کره خر! منو مسخره کردی؟ ما ميدونيم که هر کس که در داخل کشور مخالف ماست يک جوری با سازمان سيا ارتباط داره! تو بايد به ما بگی اصلا اينترنت چيه؟ وبلاگ چيه؟ از کجا تغذيه ميشن؟ از کی پول ميگيرن؟

    جوان: حاج آقا شبکه جهانی اينترنت مثل تارعنکبوت است که همه جا گسترده شده و توسط آمريکايی ها ی جنايتکار درست شده تا نظام ما را براندازند! ...

    بازجو: (دستی به ريشش ميکشد) عجب! خب ...

    جوان : بله حاج آقا من اطلاعات زيادی در اين مورد دارم. وبلاگ ها هم خيلی مهمند برای جاسوسی و اينجور چيزها.....چند نفر را میشناسم که وبلاگ مینویسند به نامهای ......

    بازجو: صبرکن صبرکن. ما اين مطالب مهم رو بايد ضبط کنيم خدمت آقا ببريم. خيلی مهمند!

    حاج سعيد!! بگو گروه فيلمبردار بيايند تو.

    پرده دوم:

    صحنه: اتاق بزرگ در بيت رهبری. بازجو به همراه حاج سعيد مرتضوی خدمت آقا رسيده اند و در برابر او دو زانو نشسته اند. ..

    حاج حسين بازجو: حاج آقا. امروز با دست ُپر آمده ايم. اعترافات تکون دهنده چند جوان بازداشتی نشون ميده که آمريکا اينترنت رو فقط بخاطر مبارزه با اسلام اختراع کرده!...

    آقا: (با چفيه اش دماغش را پاک ميکند) عجب.... الله اکبر. ديديد خدا باماست؟ همه نقشه های امريکا نقش بر آب شد؟... خب ادامه بدهيد.

    مرتضوی: آقا اجازه! .تيم بازجوی ما با همان روشهايی که قبلا به تاييد حضرتعالی رسيده بود موفق شدجاسوس ها را تخليه اطلاعاتی کنيم. معلوم شد که اين که هی ميگن ” تارنما“ منظور هم تار عنکبوت است و هم تار موسيقی که حرام است و همان چيزهای اينترنيتی است که امريکايی ها جوانان ما را به لانه های فساد دعوت ميکنند و در اونجا با آنها حرف ميزنند و به اين لانه های فساد ميگن ” اتاق چت“.

    حاج حسين بازجو: حاج آقا استحظار داريد وبلاگ يعنی چی؟ وبلاگ يعنی يه روزنامه بی جواز و بدون مجوز! چه کسی اونو اختراع کرد؟ همان کلينگتون! ولی بعد از يازده سپتامبر توسط اداره مخابرات سازمان سيا در ايران کارتهای اينترنت رو به جوانان ما فروختند. ميدانيد روی اين کارتها چی نوشته؟ ... نوشته اند پنج ساعت مجانی! اين يک رمز است! يعنی اگر حکومت اسلامی ايران ساقط شد پنج نفر را ميدهيم به دست مردم مجانی ترتيبشان را بدهند اين پنج نفر عبارتند از: من و آقا سعيد و جنتی و رفسنجانی و حضرتعالی.

    آقا: (عصبانی ميشود) حالا فهمیدید من که از اول دشمن دشمن ميکردم بيخود نبود. برويد در کيهان اين اعترافات را چاپ کنيد تا مردم بفهمند دشمن چه کاری قرار است به ما بکند. من تحمل پنج ساعت را ندارم. آی گلپایگانی شماره هاشمی را بگیر......




    | ___________________________________________________________________________________________________

    چهارشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۸۳

    هر دم از اين باغ خری ميرسد....

    آقايون و خانم های مسئول حکومتی کشور گل و بلبل ايران:

    بابا . آخه يه فکری هم به حال ما بکنيد. ما که بيکار نيستيم که هی تند تند شما حرف های خنده دار ميزنيد و ما مجبور شويم بر حسب وظيفه ذوب شدن در ولايت ، آنها را در اين وبلاگ بنويسيم.

    لا مصبا پشت سر هم با اين اظهارات چپ اندر قيچی! مردم را از خنده روده بر ميکنند. اخیرا گفته شده وبلاگ نویسان معلوم الحال از سیا پول میگیرند!!. آقا ما اعلام میکنیم اگرچه معلوم الحال هستیم ولی تا بحال حقوق مون را نداده اند. اگه شما پول میدید حاضریم برای شما بنویسیم!!!

    * * **********

    اين عکس بالا را که ميبينيد مربوط است به موجودی که مدتی است از منزل عقل خارج شده و هنوز به خانه برنگشته است. کسانی که از وی اطلاعی دارند لطفا به آدرس:

    تهران - خيابان پاستور - بيت رهبری - واحد گاوداری ويا با تلفن ۱۱۰اطلاع دهند. نامبرده کمی خل و چل و ’منگل است و ممکن است پاچه هر بنی بشری را بگيرد.

    اسمش حسين شريعتمداری ملقب به ” گاو“ است که نماينده ولی فقيه در روزنامه کيهان نیز میباشد. صدايش کمی زنانه است و عقلش بچه گانه وکمی پاره سنگ دارد.

    قيافه اش کمی شبيه آفتابه توالتهای ترمينال غرب است که معمولا در هنگام بازجويی چشم زندانی را ميبندند تا زندانی کمتر هوس توالت رفتن کند.

    چند سال پيش يکی از بزرگان به خامنه ای توصيه کرده بود که شريعتمداری را در کيهان عوض کند چون باعث وهن رهبری ميشود( رهبری خودش اول و آخر همه وهن هاست) اما خامنه ای گفته بود: حاج حسين مثل سگ درنده ميماند فقط او ميتواند از عهده اين گرگها (نويسندگان و روزنامه نگاران) بربيايد.

    پس علاوه بر مشخصات فوق ، اگر سگی را ديديد که پاچه آدم حسابی ها را ميگيرد بدونيد خودش است!




    | ___________________________________________________________________________________________________

    سه‌شنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۳

    هخامنه ای:

    چند نفر از ما پرسيده اند بنظر شما اون آقای " هخا" اگه بياد ايران چی ميشه؟ آيا اونو دستگير ميکنن يا آيا او اونا رو دستگير ميکنه؟

    در پاسخ همين را بگويم که ما نه تنها اونو دستگير نميکنيم بلکه از او برای اداره کشور دعوت ميکنيم. چون همه مشخصات ما ها رو داره.

    اولا کس شعر گفتن رو خوب بلده. دوما حرفهای خنده دار ميزنه. سوما کل معادلات دنيا را با فرمولهای ساده حل ميکنه. سوما در اسمش حرف "خ" هست. مردم ما با شنيدن هر کلمه ای که "خ" داشته باشد فورا صلوات ميفرستند!!!

    مقام ها و پستهای اجرايی که ممکن است به او بدهيم:

    - امام جمعه موقت تهران (در کنار امامی کاشانی يا جنتی)

    - نماينده ولی فقيه و امام جمعه زرتشتيان

    - اگر آقای مشکينی پارتی بازی کنه و از آقا براش تاييديه بگيره نماينده مجلس هم ميتونه بشه.

    بهرحال مثل خودمون آدم باحالی است.




    | ___________________________________________________________________________________________________

    یکشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۳

    حجت الاسلام و المسلمين غلامرضا حسني در خطبه دوم نماز جمعه گفت: من را دعوت كردند تا زنگ يك مدرسه را بزنم بعد از زدن زنگ مدرسه شاگردان كف زدند كه من گفتم كف نزنيد، اي مرگ بر اين كف كه در اولين روز از مدرسه مي‌زنند. وي ادامه داد: 7 و 8 سال است كه حكومت ما شده كف زدن، اگر اول انقلاب بود آن افسر را به شهادت مي‌رساندند؟يا آن 30 كودك مظلوم را مي‌كشتند؟ نه، پس اي مرگ بر اين آزادي كه تو ببار آوردي. ايشان گفت: آقاي خاتمي! اگر اين جامعه مدني شما را تحليل كنيم جامعه مدني يعني هرزه‌گي، يعني انگلستان، آمريكا، اي ... در خواب هم اين جامعه مدني را نخواهيد ديد از خودتان خجالت نكشيديد. وي در ادامه يادآور شد: به شهرستان تكاب رفته بودم كه واقعا مظلوم واقع شده است مسئولين به اين شهر هيچ نرسيده‌اند ولي از همه جهت امنيت در اين شهر برقرار است. اين نفهم جايگاه احداث پتروشيمي در مهاباد بود يا تكاب. وي گفت: 8 سال ملت را از پرستش خدا منع كرده اي لعن خدا بر تود باد.

    قراره مجلس هفتم قانونی تصویب کنه تا همه زنگ مدارس را جمع کنند. آخه زنگ از مظاهر فرهنگ غرب است.
    بجای زنگ میتوان اذان داد. مثلا : اذان تفریح - اذان صبح - اذان ورزش - اذان خونه رفتن و



    | ___________________________________________________________________________________________________

    شنبه، مهر ۰۴، ۱۳۸۳

    جلسه غير علنی مجلس خبرگان رهبری:


    من چون خودم عضو نخودی مجلس خبرگان هستم متن مذاکرات جلسات بدستم ميرسد. امروز قسمتی از صورتجلسه را برای اينکه شما بفهميد ما در جلسات علنی چقدر برای ملت زحمت ميکشيم نقل ميکنم:

    شروع جلسه: ساعت ۸ صبح روز پنج شنبه به رياست آقای مشکينی

    ابتداجلسه با تلاوت قرآن مجيد (سوره بقره از آيه اول تا آخر سوره) شروع شد و تا ساعت دوازده تلاوت قرآن مجيد ادامه داشت.

    سپس يک ربع تنفس داده شد.

    جلسه مجددا در ساعت ۱۲ و ربع شروع شد و تا حاضر غايب کردند اذان ظهر از بلند گو پخش شد و اعضا برای رفتن به دستشويی و وضو به توالت های طبقه زير زمين حسينه رهبری هجوم بردند.

    از آنجايی که اعمال و مستحبات بيت الخلا بعضی از علما طولانی است و تعداد توالت ها محدود، لذا در نشست قبلی تصويب شده بود که پيمانکاران سپاه پاسداران تعداد دويست دستگاه توالت اضافی ديگر با آخرين امکانات پيشرفته بسازند تا وقت علما در صف توالت هدر نرود.

    بالاخره نماز جماعت ظهر و عصر به امامت رهبر مسلمين عالم در ساعت يک بعد از ظهر برگزار شد و سپس همه برای دست بوسی و دستمالی آقا به صف ايستادند.

    بعد از اتمام اين مراسم معنوی در ساعت ۲ بعد از ظهر همگی برای صرف نهار به سالن نهارخوری راهنمايی شدند. در هنگام صرف غذا دو تن از علما بر سر ته ديگ با همديگر اختلاف پيدا کردند و از آنجا که اختلاف علما رحمت است چند پاسدار سريعا از چلو کبابی های خيابان پاستور مقدار زيادی نه ديگ تهيه کرده و فورا خدمت علما آوردند.

    بعد از صرف نهار و زدن آروغ های ممتد و گفتن الهی شکر ، برای انجام چرت بعد از نهار به استراحتگاه رفتند.

    مجددا جلسه غير علنی در ساعت پنج بعد از ظهر با سخنان آقای رفسنجانی ادامه يافت . ايشان در مورد لزوم اتصال دريای خزر به خليج فارس و انحراف آبهای اروند رود و کارون به باغهای پسته و همچنين غنی کردن اورانيوم از طريق سانتريفيوژ پسته سخنان بسيار جالبی عنوان کردند که مورد تحسين خبرگان رهبری قرار گرفت.

    آقای مشکينی هم در ادامه جلسه گزارشی از نظرات حضرت ولی عصر در مورد انتخابات رياست جمهوری امريکا ارائه داد ! و خواهان محاکمه بوش و بلر شد که با اکثريت ارا به تصويب رسيد. همچنين لزوم آزادی در فرانسه از ديگر مصوبات جلسه بود که بدون رای مخالف به تصويب رسيد.

    جلسه در ساعت پنج و نيم عصر با دعا برای سلامتی رهبر انقلاب به پايان رسيد و چون پنج شنبه عصرها علما مشغله فراوانی دارند و خود را برای شب جمعه بايد آماده کنند لذا با پايان يافتن جلسه و قبل از قرائت قطعنامه يکباره خبرگان رهبری برای رفتن به بيرون و سوار شدن در داخل بنزهای ضدگلوله به درب خروج هجوم بردند که در اثز ازدحام عبا و عمامه چند نفر له شد و چندين نعلين زرد در محوطه بجا ماند.




    | ___________________________________________________________________________________________________

    دوشنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۳

    چگونه انگلستان را تحريم کنيم؟؟!!

    نمايندگان مجلس گفته بودند اگر آژانس اتمی عليه ايران قطعنامه بدهد ما انگليس را تحريم اقتصادی ميکنيم.

    مسئلتن: ضرب المثل قديمی که اون چيز به درد شقيقه چه ربطی دارد ظاهرا منسوخ شده و مقام رهبری دستور داده اند از حالا به بعد ربط دارد. اگر آمريکا به ما زور بگويد ما پاچه گينه بيسائو را ميگيريم.

    ضمنا تا حالا انگليس ما را تهديد به تحريم اقتصادی ميکرد و لی از زمان انتصاب مجلس هفتم به بعد (چون وضع اقتصادی ما خوب شده و ژاپون اسلامی شديم) قرار شده ما انگليس را تحريم کنيم.

    چگونه ما انگليس را تحريم ميکنيم؟

    خيلی ساده. اولا به انگليس تکنولوژی توليد پيکان را نميدهيم. بگذار اينقدر انگليسها رويلز رويز توليد کنند تا بميرند. ما نميديم.

    بجای صدور مغزها و روشنفکرانمان تعدادی از مسولينمان را به آنجا ميفرستيم تا اينقدر حرفهای خنده دار بزنند تا روده هايشان پاره شوند و مجبور شوند از ما روده و پوست و چرم بخرند که ما در آنصورت به آنها نميفروشيم.

    ما نمیگذاریم انگلیسها دانشجو به ایران بفرستند و در کنکور شرکت کنند و در اینجا درس بخوانند. بما چه مربوط که آنها دانشگاه کافی ندارند.

    ما نميگذاريم حتی يک بسته پفک نمکی مينو با واسطه يا بی واسطه به انگليس صادر شود. بگذار يه خورده ادب بشوند.




    | ___________________________________________________________________________________________________

    یکشنبه، شهریور ۲۹، ۱۳۸۳

    امروز - به مناسبت حمايت از آزادی

    يکی از توانايی های حکومت ايران توليد روزافزون "طنز" و فکاهی است. باور کنيد هيچ حکومتی در دنيا اينقدر کارهای خنده دار نميکند. گاهی تصور ميکنم چند تا خل و چل اداره امور باهوش ترين مردم را بدست گرفته اند و بخاطر درمان افسردگی مردم دست به کارهای مسخره بازی ميزنند.

    مثلا عناوين اخبار زير از سایت امروز را ملاحظه کنيد:

    - حسين شريعتمداری (نماينده ولی فقيه در کيهان معروف به گاو): کشته شدن ۲۶ کودک در حاشيه شهر تهران توسط دو شغال بعلت عملکرد وزارت ارشاد در تقدير از هنرمندان غير حزب اللهی است!

    (يکی بگه شريعتمداری به درد شقيقه چه ربطی دارد)

    - پدر سينا مطلبی بازداشت شد.

    دليل منطقی: پدر و پسر فرقی ندارند

    - ارائه دهندگان فنی سايت های سياسی بازداشت شدند.

    دليل منطقی: کار ما قانونی است! دستور از بالاست

    - تعدادی از وبلاگ نويسان بازداشت شدند.

    دليل خيلی منطقی: مجوز نداشتند!

    - معمولا فعالين سياسی و هنرمندان و نويسندگان در ايران توسط اداره اماکن دستگير ميشوند نه اطلاعات (اداره اماکن از بدوا خلقت برای برخورد با دستفروشان خيابان و اماکن تجاری فاقد اجازه کسب فعاليت ميکرده ولی حالا جهت خنده از وبلاگ نويسان مجوز ميخواهد)

    - نماينده های مجلس: اگر آژانس اتمی عليه ايران قطعنامه صادر کند ما انگليس را تحريم اقتصادی ميکنيم!!

    آقا يکی توضيح بده انگلستان همون مجمع الجزاير فيجی است که همسايه بورکينافاسو در کشور امريکای شرقی است؟




    | ___________________________________________________________________________________________________

    شنبه، شهریور ۲۸، ۱۳۸۳

    ديگه بدبخت شديم!

    خبرنگار «بازتاب» از اردبيل گزارش داد، پروازهاي پي‌درپي يك فروند بالگرد بر فراز استخر روباز آب گرم زنان، باعث ايجاد نارضايتي و اعتراض! مردم شد.

    * * * * *

    آقا اسلام از بين رفت! آی حوزه های علميه! آی علمای اعلام! آی دادگستری! آی اداره کشاورزی و تربيت بدنی و مناطق آزاد ! کجاييد که بيضه اسلام در خطر افتاده. به نواميس مسلمين از بالای آسمان ديد زدند. ای علما کفن بپوشيد و پانصد روز عزای عمومی اعلام کنيد.

    من بارها به شهردار اردبيل گفته بودم که نگذار طياره يا بالگرد! نامحرم از آسمان اين شهر مقدس و حومه عبور کند. پس موشک های زمين به هوا و توپهای پدافند هوايی به چه درد ميخورند؟؟ بزنيد آنها را.

    همچنين از مقام معذب رهبری ميخواهم دستور دهند تا آمريکايی ها هم ماهواره شان را بالای سر شهرهای ما نياورند و از اون بالا به نواميس ما ديد نزنند. از این به بعد ماهواره ها نباید زمین را دور بزنند

    يک راه حل ديگر هم وجود دارد تا ديگر چنين حوادث ناگواری رخ ندهد: و آن اين استکه علمايی مثل ما بروند رانندگی هواپيما و بالگردی ياد بگيرند تا خانم های محترم در هنگام آب بازی با خيال راحت کارشون را بکنند چون ما از اون بالا مواظب هستيم.




    | ___________________________________________________________________________________________________

    پنجشنبه، شهریور ۲۶، ۱۳۸۳

    اطلاعيه

    در راستای مقابله با دستگيری وبلاگ نويسان مقيم ايران و برای بيلاخ نشون دادن به مرتضوی و "آقا"يش، از امروز وبلاگ ما بصورت رايگان در خدمت همه وبلاگ نويسان مقيم ايران است که بيم آن را دارند که نوشتن مطلب انتقاديشان، باعث دستگيريشان شود.

    هر کس هر نوشته ای دارد که خود از نوشتن آن در وبلاگش ابا دارد به آدرس ايميل( در بالای حاشيه سمت راست) ما بفرستد تا مطلبش بدون سانسور در اينجا قرار داده شود.

    لطفا مطالب ويروسی و ميکروبی نفرستيد.

    اسم و آدرس شما محفوظ ميماند.

    دهنی از مرتضوی سرويس کنيم که کسی تا حال نکرده باشد.

    ملا حسنی درکانادا

    التورنتو- الکندا




    | ___________________________________________________________________________________________________

    دوشنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۸۳

    طرح مجلس برای جداسازی زن و مرد :

    زن: آخه به تو هم ميگن مرد!... از زير سيم خاردار بيا اينور يک کاری بکن.

    مرد: نميشه.... آخه لامصبا سيم خاردار رو به برق وصل کرده اند!




    | ___________________________________________________________________________________________________

    یکشنبه، شهریور ۲۲، ۱۳۸۳

    وبلاگ رهبر جهان اسلام و مسلمین در همه کرات عالم حضرت امام خامنه ای افتتاح شد
    بخوانید وبخندید وما را دعا کنید یارو زده رو دست ما



    |

    شاخص رشد اقتصادی

    دکتر توکلی راه يافته به مجلس که بعد از انقلاب دکترای اقتصاد گرفته و قرار است اقتصاد کشور را قرآنی !! کند فرموده:

    توكلي تصريح كرد: براساس نگاه قرآني و ديني ما رشد اقتصادي خوب است و قرآن مي‌‏گويد: " لئن شكرتم لازيدنكم"!!

    ------------------------------------------------------------------------------------

    تفسير آيه لئن شکرتم لازيدنکم : اگر شما شکر گذار باشيد ما روزيتان را افزون گردانيم

    بر اساس تفسير آقای توکلی لازم نيست نفت استخراج کنيم و يا نخود و لوبيا و پسته و فرش و بيل و فرغون صادر کنيم. برای رشد اقتصادی کشور ما فقط بايد شکر کنيم!

    از فردا مردم بروند جلو ساختمان بانک مرکزی و نماز شکر بجا بياورند تا زخائر ارزی کشور زياد شود.

    حالا فهميديد ما چطوری قراره کشور را به ژاپون اسلامی تبديل کنيم؟

    مردم بايد تسبيح به دست بگيرند و شکر کنند که در چه کشور گل و بلبلی زندگی ميکنند. بايد شکر کرد خدا را که وضع بدتر از اين نشده!




    | ___________________________________________________________________________________________________

    شنبه، شهریور ۲۱، ۱۳۸۳

    يازدهم سپتمبر - يوم الله ست يوم الله ست!

    من باور نميکنم اون حادثه حمله به ساختمانهای بانک تجارت دوقلو امريکا کار بن لادن باشه. چون بن لادن رانندگی طياره بلد نيست. کسی که توی غار زندگی ميکنه که نميتونه با طياره سواری برج دوقلو را خراب کنه.

    من فکر کنم اون کار برادر مبارز حاج آقا آرنورد بود(آرنورد همان نماینده انصار حزب الله در آمريکاست که هميشه بزن بزن ميکنه و چاقو ميکشه. حالا هم شهردار لوس آنجلس شده تا هنر پیشه بشه. اخیرا آقای ده نمکی هم هنرپیشه شده!)

    ممکن است کار شهرداری نيويورک بوده که ميخواسته خيابان جديدی بسازه و مجبور بوده چند ساختمان را خراب کنه و چون بودجه کافی برای آن نداشته اونو اينجوری خراب کردند.

    ولی بهر حال روز يوم الله بزرگی بود. همان روز بود که جرج بوش پسر متولد شد. یازده سپتامبر همان پانزده خرداد خارجی هاست .

    چه خوب ميشد شهردار حزب اللهی تهران اسم ميدان ۱۷ شهريور را عوض ميکرد و مثلا ميگذاشت: يازده سپتامبر.




    | ___________________________________________________________________________________________________

    پنجشنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۳

    فتوا

    "حضرت آيت الله العظمی امام حسنی دامت ظله "

    "آيا فيلتر کردن وبلاگهای جوانان و ايجاد مزاحمت برای نويسندگان از نظر شرعی مجاز است؟"

    جواب: بسمه تعالی

    احوط در نکردن است. مستحب است فيلتر را عوض بکنند ليکن آن را نکنند.

    بنا بر احتياط واجب مرتضوی را بکنند.




    | ___________________________________________________________________________________________________

    شنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۳


    ایران اولین ماهواره اش بنام مصباح را بزودی به فضا میفرستد

    مصباح به ملکوت اعلی پرتاپ ميشود.(انشا الله جميعا و رحمت الله!)

    اسم ماهواره ما ايرانيان مصباح است که قرار است بکننندش هوا.

    کار ماهواره چيست؟ من از يکی از کارشناسان متخصص که آمده بود لوله دستشويی منزل را درست کند اين سوال را پرسيدم والان برای شما شرح و بسط ميدهم:

    ماهواره چيزی است مثل ماه ليکن مصنوع بشر است که دائما دور سر کره زمين ميگردد و کارهای مختلفی انجام ميدهد که عمدتا از نوع نظارت استصوابی برای ارتباطات بين بلاد کفر و بلاد اسلام است. از اون بالای کره زمين آقای مصباح نظارت ميکند که کی دارد کار بی ناموسی ميکند ٫چه کسی نماز نميخوند- چه کسی موقع رفع حاجت طهارت نميگيرد - کی به کی چسبيده و قس عليهذا......

    ماهواره خدمات ديگری هم ميتواند بدهد مثلا در آخر ماه رمضان که قرار است ماه توسط آقا ديده شود و به مردم اعلام گردد کافی است به آقای مصباح در مدار کره زمين تماس بگيرند و از ايشان بخواهند: قربون دستت حاجی جون- از اون بالا يه نيگاه بنداز ببين ماه رو ميبينی يا نه؟؟

    يکی ديگه از فوايد ماهواره اسلامی ما اين است که موجودات سيارات ديگر را هم ميتوانيم به راه راست ارشاد کنيم و ترتيبشان را بدهيم.

    ادامه:

    يک کار ديگری هم قراره با استفاده از ماهواره انجام شود و آن تهاجم فرهنگی ما عليه کشورهای غربی است!

    ما برای مقابله به مثل با کشورهای غربی با استفاده از ماهواره مصباح کانالهای تلويزيونی برای مردم لوس آنجلس و آلمان کمونيست درست ميکنيم تا مردم اون کشورها هر روز بروند روی پشت بام خونه هاشون ديش ماهواره تنظيم کنند و برنامه های صدا و سيما ما را نگاه کنند و از غصه دق کنند و بميرند و ما دنيا را بگيريم.

    از فوايد ديگر ماهواره مصباح ترميم سوراخ لايه اوزن است که توسط عناصر ضد انقلاب سوراخ شده و آقای مصباح قراره اون سوراخ گشاد را گِل بگيرد تا اثری روی گلخانه مردم نداشته باشد و کشاورزی ما را خراب نکند.





    | ___________________________________________________________________________________________________

    پنجشنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۳

    دلکش درگذشت

    در زمان طاغوت ما راديو نداشتيم چون جزو آلات لهو لعب بود و برای متدينين حرام بود. تلويريون هم که بعدها به بازار اومد بطریق اولی حرام بود. (مثل اينترنت که الان حرام است ) ولی وقتی در تاکسی سوار ميشديم و راديو روشن بود از صدای اون خانم دلکش کيف ميکرديم وچون ميدانستيم اگر به راننده بگوييم راديو را خاموش کن ناراحت ميشود و ما را از تاکسی بيرون مياندازد چيزی نميگفتيم و به آهنگ دل نواز دلکش گوش ميکرديم.

    يک روز در تاکسی نشسته بوديم. راديو روشن بود. خانم دلکش داشت ميخوند. در بين راه مسافری ديگر که يک خانم جوان با دامن کوتاه سوار شد و کنار ما نشست. مثل هلوی پوست کنده تر و تميز بود. زلفها را شانه کرده و پيراهن آستين کوتاهی پوشيده بود.

    الغرض ، تا نشست راننده موج راديو را عوض کرد . راديو دريا را گرفت . آهنگ شادی ( فکر کنم توسط برادر آغاسی بود) پخش شد. خانم گاه گاهی زيرکانه ما را نگاه ميکرد. معلوم بود از تیپ ما خوشش اومده . يا ميخواست عکس العمل ما را بسنجد.

    راننده برای خود شيرينی پيش خانم رو به ما کرد و و با لبخندی که نشان از تمسخر داشت پرسيد: حاج آقا اين آهنگ رو کيه ميخونه؟

    گفتم : دلکش!

    قهقه او و خانم بلند شد. گفت: حاج آقا اين صدای يه آقاست. دلکش مرد نيست يه خانمه!

    ما هم فوری گفتيم: ما از هر که خوشمان بياد به او ميگوييم دلکش. و از هر که بدمان بياد ميگوييم ....کش .همينجا نگه دار من و اين خانم دلکش ميخوايم پياده شيم!

    خانم هم همراه ما از تاکسی پياده شد. راننده خيلی کنف شده بود. از تعجب دهانش باز مانده بود.

    کرايه هردو نفر را من حساب کردم. کمی آنطرف تر خانم از بابت کرايه تشکر کرد و با لبخند مليحی رفت و ما را در حسرت دلکش تنها گذاشت.




    | ___________________________________________________________________________________________________

    Home