ملا حسنی در کانادا



ملا حسنی در کانادا

محل درج آگهی شما
Balatarin
لیست وبلاگهای ایرانیان جهان ليست وبلاگهای به روز شده

-------------------

-------------------

Toronto: Click for Toronto, Ontario Forecast Tehran: Click for Tehran, Iran Forecast

-------------------

  • 07/01/2004 - 08/01/2004
  • 08/01/2004 - 09/01/2004
  • 09/01/2004 - 10/01/2004
  • 10/01/2004 - 11/01/2004
  • 11/01/2004 - 12/01/2004
  • 12/01/2004 - 01/01/2005
  • 01/01/2005 - 02/01/2005
  • 02/01/2005 - 03/01/2005
  • 03/01/2005 - 04/01/2005
  • 04/01/2005 - 05/01/2005
  • 05/01/2005 - 06/01/2005
  • 06/01/2005 - 07/01/2005
  • 07/01/2005 - 08/01/2005
  • 08/01/2005 - 09/01/2005
  • 10/01/2005 - 11/01/2005
  • 11/01/2005 - 12/01/2005
  • 12/01/2005 - 01/01/2006
  • 01/01/2006 - 02/01/2006
  • 02/01/2006 - 03/01/2006
  • 03/01/2006 - 04/01/2006
  • 04/01/2006 - 05/01/2006
  • 05/01/2006 - 06/01/2006
  • 06/01/2006 - 07/01/2006
  • 07/01/2006 - 08/01/2006
  • 08/01/2006 - 09/01/2006
  • 10/01/2006 - 11/01/2006
  • 11/01/2006 - 12/01/2006
  • 06/01/2007 - 07/01/2007
  • 10/01/2007 - 11/01/2007
  • 11/01/2007 - 12/01/2007
  • 12/01/2007 - 01/01/2008
  • 04/01/2008 - 05/01/2008
  • 09/01/2008 - 10/01/2008
  • 01/01/2009 - 02/01/2009
  • 02/01/2009 - 03/01/2009
  • -------------------

    Subscribe in a reader

    اشتراک در
    پست‌ها [Atom]

    جمعه، تیر ۰۹، ۱۳۸۵

    پاسخ ايران به بسته هسته‌ای اروپا:

    محرمانه

    رياست محترم امور سياسی و امنيتی اتحاديه اروپا
    جناب آقای خاويار سولانا

    با سلام و عرض احترام
    از طرف خود و دولت متبوعم خوشحالی خویش را نسبت به آماده شدن پاسخ ايران به بسته پيشنهادی اروپا اعلام ميدارم. اميدواريم که اين اقدام باعث ختم غائله و پايان يافتن جنگ و کدورتهای بوجود آمده گردد:
    عاليجناب!
    از خدا که پنهان نيست از شما چه پنهان بعد از اينکه اعلام کرديد که برای ما بسته‌ای را ارسال کرديد اين آقای احمدی‌نژاد خيال کرده بود اين بسته را شما برای شخص ايشان پست کرده بوديد. بهمين خاطر و بخيال اينکه اين بسته حاوی پسته است ايشان شخصا به اداره پست مراجعه کرده و بعد از دريافت آنرا به منزل برده بود.

    در آنجا وقتی بسته را باز ميکند با کمال تعجب ميبيند خبری از پسته و سوغاتی و اينجور چيزها نيست و بجای آن مقداری کاغذ و ورق است که روی آنها يه چيزهای خارجی نوشته شده لذا عصبانی ميشود و کاغذها رابه گوشه ای پرت میکند که متاسفانه خانم ايشان روز بعد همه کاغذهای باطله را به سبزی فروشی محله نارمک ميدهد و مقداری لبو و شلغم ميگيرد.
    با کمال شرمندگی بايد عرض کنم زمانی که ما متوجه قضيه شديم ديگر خيلی دير شده بود و کار از کار گذشته بود و آن سبزی فروش ضد انقلاب همه اوراق را بهنگام فروش سبزی به مشتريانش داده بود
    .
    با دستور مقام معظم رهبری عمليات ضربتی جستجو و بازجويی از سبزی فروش و خانم‌های محل آغاز گردید که خوشبختانه موفق شديم فقط يک صفحه از آنرا پيدا کنيم که آنهم دو سه روز توی جيب کاپشن آقای احمدی نژاد بود اما ایشان متاسفانه وقتی کاپشن معروفش را توی ماشين لباسشويی می‌اندازد آن يک صفحه هم شسته شده و تبديل به يک گلوله کاغذی شده است.
    بنابر اين با توجه به موارد مشروحه فوق خواهشمند است يکبار ديگر بسته پيشنهادی را تهيه کنيد ولی اين بار آنرا به آدرس احمدی‌نژاد پست نکنيد. وقتی حاضر شد برويد فرودگاه و از يک مسافر خواهش کنيد آنرا برای ما بياورد.
    از بذل توجه جنابعالی کمال تشکر را دارم.

    علی لاريجانی
    نماينده مقام رهبری در امور هسته‌ای و بسته‌ای



    | ___________________________________________________________________________________________________

    سه‌شنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۵

    ماجرای الهام
    (برگرفته از دفترچه خاطرات رئيس جمهور محبوب)

    الهام: کارکردن با مردی که زمان سرش نميشود خيلی کيف دارد(منبع

    امروز صبح که رفتم دفتر رياست جمهوری آقای غلامحسين الهام را صدا زدم. همينکه نزديک شد تا سلام بدهد دوتا چک آبدار خواباندم بيخ گوشش! پرسيد چرا ميزني؟ مگه مرض داري؟ گفتم: مرد حسابی تو منو بدبخت کردی. اين چه حرفی بود که به خبرنگار خبرگزاری فارس گفتي؟ گفتی کارکردن با فلانی خيلی شيرين است. ميدانی با اين حرف نسنجيده‌ات توی خانواده ما اختلاف انداختي؟
    ديشب وقتی خواستم به منزل برگردم همينکه کليد را توی قفل درب حياط فرو کردم متوجه شدم باز نميشه. ظاهرا قفل را عوض کرده بودند. زنگ زدم کسی درب را باز نکرد. يه نيمه آجر برداشتم و پرت کردم بسمت پنجره اتاق منزل خودمون که از بدشانسی شيشه شکست و زنم با سر و کله خونين در حاليکه مرا لعن و نفرين ميکرد چند تا لنگه کفش و دمپايی بطرف من پرت کرد. پرسيدم: خانم! چرا در رو قفل کردي؟ چی شده؟ چرا عصبانی هستي؟
    گفت: الهی که جز و جيگر بزنی مرد! کجا بودی تا اين وقت شب؟ خجالت نميکشي؟گفتم: بيخودی خودت رو ناراحت نکن. من با الهام بودم. توی دفتر رياست جمهوری داشتيم غنی سازی ميکرديم.گفت: برو همانجا که تا حالا بودی. برو پيش اون الهام خانم ورپريده. تازه از دست هاله راحت شديم پای يکی ديگه تو زندگی مون باز شده. الهی که تير غيب بيايی مرد. الهی که حناق بگيری.
    گفتم: الهام خانم کدومه ديگه؟گفت: خبه. خبه. اينقدر خودت رو به موش مردگی نزن. توی همه روزنامه ها نوشته‌اند که الهام گفته کارکردن با تو چقدر کيف داره. بلايی سر تو و اون الهام بی چشم و رو بيارم که مرغان آسمان برايتون گريه کنند
    گفتم: خانم جان! داد نزن. الان همسايه ها بيدار ميشن و آبرومون ميره. لطفا در رو باز کن بيام بالا. همه چيز رو برايت توضيح ميدم. اين الهام يک خانم نيست يه مرده.با شنيدن اين يک جمله جيغ و دادش مضاعف شد و داد زد: آی هوار. آی مردم بداد من برسيد. اين شوهر ذليل شده من رفته همجنس باز شده. من ديگه تحمل ريخت و قيافه‌ات رو ندارم. فردا بايد بريم محضر طلاق منو بدی. حالا هم برو پيش همون که تا حالا پيشش بودی.
    خلاصه ديشب کنار جوب خيابون خوابيدم و امروز بايد يه راه حلی برای اين وضعيت پيدا کنيم. يا بايد بری اسمت رو عوض کنی يا برو خونه ما تا زنم يه کتک مفصل بتو بزنه تا دق و دلش خالی بشه و از خر شيطان بياد پايين با من آشتی کنه.



    | ___________________________________________________________________________________________________

    یکشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۸۵

    شلوارک

    همه بدبختی ما زیر سر ناآگاهی از فواید شلوارک است. تا زمانی که اهمیت شلوارک توی جامعه ما مشخص نشود ما هیچوقت روی پیشرفت و توسعه را نخواهیم دید. تا زمانی که توی کشور ما کسی از ترس نیروی انتظامی و همچنین از ترس نگاههای مردم جرات نکند شلوارک بپوشد و به خیابان بیاید وضع همین است و ممکن است هرروز هم وضعمان خرابتر هم بشود.
    توی کشور ما شلوارک یک لباس مستهجن بشمار میرود درصورتی که اگر کسی به تاریخ برگردد و دوران طلایی ایران را در اعصار و دورانهای گذشته بخوبی مطالعه کند میبیند ایرانیان اولین قومی بودند که شورت مامان دوز را اختراع کردند و متاسفانه جهانگردان خارجی در قرن هفدهم آنرا به اروپا بردند و از روی آن کپی کردند. از زمانی که خارجی ها شلوارک پوشیدند پیشرفت کردند و از ما جلو زدند. از زمانی هم که ما شورت مامان دوز را زمین گذاشتیم اوضاع مان خراب شد و عقب مانده شدیم.

    آقا جان! رمز پیشرفت اروپا رواج شلوارک بود. شما یک کشور پیشرفته را سراغ دارید که مردم آن خجالت بکشند شلوارک بپوشند؟ نه حضرت عباسی سراغ دارید؟ اصلا بروید زندگینامه مخترعین بزرگ را بخوانید و عکس روی جلد کتابشان را نگاه کنید میبینید همه این افراد بزرگ بالاخره برای یکبار هم شده شلوارک پوشیده اند. مثلا همین آقای ادیسون خودمان که مخترع چراغ قوه بود را درنظر بگیرید. آیا ایشان شلوارک می پوشیده یا زیر شلوار؟ نمونه ها فراوانند. یا مثلا همان کریستف کلمب که کاشف کاخ سفید بود را در نظر بگیرید. ایشان توی کشتی و در سفرهای دریایی اش شلوارک می پوشیده یا عبا و عمامه؟

    حالا ممکن است بعضی از عناصر کوته فکر بپرسند: خب. پوشیدن شلوارک چه ربطی به اختراعات و توسعه و رشد تکنولوژی دارد؟
    اولا این افراد نمی خواهند ملت ما حقایق شلوارک را بفهمند و بخاطر همین است که این سوال توی ذهنشان خطور میکند. ثانیا شما مگر فیزیولوژی بدن انسان را نخوانده اید؟ توی مغر انسان یک غده هست بنام غده هیپوتالاموس که خیلی مهم است. این غده با یک رگ کلفت وصل شده به زیر شکم انسان که هرگونه تغییرات و تحولات در آن پایین را به بالا گزارش میدهد. خاصیت شلوارک این است که در تابستان که هوا گرم است با عبور جریان هوای آزاد در قسمت تحتانی باعث خنک شدن آنجا و در نتیجه غده هیپوتالاموس میشود و مثل رادیوتاتور موتور مغز را خنک میکند و در نتیجه باعث میشود شخص شلوارک پوش کله اش خوب کار کند و هی چیزهای مختلف اختراع کند و جاهای مختلف را کشف کند.

    من خودم این را عملا تجربه کرده ام و همینطوری فله ای حرف نمی زنم. من یه شلوار کهنه ای داشتم که جلوی زانوهایش پاره و سوراخ شده بود. اول میخواستم آنرا دور بیاندازم ولی ناگهان یک فکری به ذهنم رسید. قسمت پایین آنرا پاره کردم و ناگهان در کمال تعجب و ناباوری تبدیل شد به یک شلوارک. خدا را شکر کردم و آنرا پوشیدم. از آن زمان احساس میکنم خیلی چیزها سرم میشه که قبلا به فکرم هم نمیرسید. مخصوصا چند تا سوراخ هم برای هواخوری بیشتر و تهویه مطبوع در جلو عقبش ایجاد کردم.

    البته شلوارک پوشیدن فوت و فن خاص خودش را دارد و همینطوری الکی هم نیست. مثلا شما دقت کرده اید بعضی از خانم های محترم که شلوارک تنگ و کوتاه می پوشند آیا تا بحال از خود سوال کرده اید این افراد چگونه خودشان را توی اون یه تیکه پارچه فرو کرده اند؟! بعضی ها میگن همانطور که کفش تنگ را با وسیله ای بنام پاشنه کش بپا میکنند حتما این شلوارکها را هم با وسیله ای مثل پاشنه کش یا بیل یا چیزی شبیه آن پوشیده اند. بعضی ها هم میگن نخیر! از زمانی که طرف لاغر بوده آنرا پوشیده و هی خورده تا چاق شده و حالا شما میبینیدشلوارک به بدنش چسبیده.

    خلاصه کنم و درد سرتون ندهم. رمز موفقیت کشورهای خارجی فقط یک چیز است و آن پوشیدن شلوارک است. علت مشکلات ما هم همانا ناآگاهی از تکنولوژی شلوارک است. به امید روزی که هر ایرانی یک شلوارک داشته باشد.



    | ___________________________________________________________________________________________________

    Home