ملا حسنی در کانادا



ملا حسنی در کانادا

محل درج آگهی شما
Balatarin
لیست وبلاگهای ایرانیان جهان ليست وبلاگهای به روز شده

-------------------

-------------------

Toronto: Click for Toronto, Ontario Forecast Tehran: Click for Tehran, Iran Forecast

-------------------

  • 07/01/2004 - 08/01/2004
  • 08/01/2004 - 09/01/2004
  • 09/01/2004 - 10/01/2004
  • 10/01/2004 - 11/01/2004
  • 11/01/2004 - 12/01/2004
  • 12/01/2004 - 01/01/2005
  • 01/01/2005 - 02/01/2005
  • 02/01/2005 - 03/01/2005
  • 03/01/2005 - 04/01/2005
  • 04/01/2005 - 05/01/2005
  • 05/01/2005 - 06/01/2005
  • 06/01/2005 - 07/01/2005
  • 07/01/2005 - 08/01/2005
  • 08/01/2005 - 09/01/2005
  • 10/01/2005 - 11/01/2005
  • 11/01/2005 - 12/01/2005
  • 12/01/2005 - 01/01/2006
  • 01/01/2006 - 02/01/2006
  • 02/01/2006 - 03/01/2006
  • 03/01/2006 - 04/01/2006
  • 04/01/2006 - 05/01/2006
  • 05/01/2006 - 06/01/2006
  • 06/01/2006 - 07/01/2006
  • 07/01/2006 - 08/01/2006
  • 08/01/2006 - 09/01/2006
  • 10/01/2006 - 11/01/2006
  • 11/01/2006 - 12/01/2006
  • 06/01/2007 - 07/01/2007
  • 10/01/2007 - 11/01/2007
  • 11/01/2007 - 12/01/2007
  • 12/01/2007 - 01/01/2008
  • 04/01/2008 - 05/01/2008
  • 09/01/2008 - 10/01/2008
  • 01/01/2009 - 02/01/2009
  • 02/01/2009 - 03/01/2009
  • -------------------

    Subscribe in a reader

    اشتراک در
    پست‌ها [Atom]

    سه‌شنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۸۴

    ”خربرفت و خربرفت و خربرفت“:

    حدا بيامرزه رفتگان شما رو. همچنين خدا رحمت کنه مرحوم مغفور آقای محمد بلخی معروف به مولوی، شاعر بزرگ رو. اون خدا بيامرز خيلی آدم خوبی بود، خيلی روشنفکر و فهميده ، به تمام معنا آقا بود. روحش شاد.

    اون خدا بيامرز نقل ميکرد يکروز - يا يک شب - يه روستايی ساده دل سوار بر الاغش که خری سرحال و مدل بالا بوده ميشه و میاد به شهر . همينکه از جلو خانقاه درويشان رد ميشه چند تا آدم شارلاتان برای دزديدن خر او نقشه ميکشند و او را به ديدن و شرکت در مراسم دشمن شکن درويشان به داخل خانقاه دعوت ميکنند.

    در آنجا اون روستايی ساده دل برای رسيدن به غايت کمال و خلوص و معرفت با درويشان همراه ميشود و ساعتها با آنها مشغول ورد خواندن و يا هو کشيدن ميشود غافل از اينکه دارند ترتيب الاغش را ميدهند.

    در همين موقع يکی از همون آدم های هفت خط که مامور دزديدن الاغ بوده از در وارد ميشود و با همان لحن دراويش ميگويد: خربرفت!

    بدنبال اين سخن ديگر دراويش برای اينکه اون مرد ساده دل متوجه قضيه نشود همه با هم ذکر ”خربرفت و خربرفت و خربرفت“ را سر ميدهند و تا صبح اين ورد را تکرار ميکنند.

    جالب اين بود که اون مرد روستايی هم در خواندن آن ذکر ”خربرفت“ با آنها همراهی ميکرد و صبح روز بعد متوجه شد آن زمان که در عالم خلصه با آنها همصدا شده بود که ”خر برفت“ منظور کدام خر بود!

    خدا بيامرزدت ای مولوی! اگه الان زنده بودی و بلد بودی وبلاگ بنويسی حتما ميگفتی:

    - ای ايهاالناس! ای مردم باصفا! خر مراد شما را بردند! مدتی است چند تا شارلاتان سوار بر آن شده و پايين هم نميان.

    اگه زورش رو نداريد که اونا رو پايين بکشيد، لااقل در ذکر ”خربرفت و خربرفت و خربرفت“ اونها شرکت نکنيد!

    خر را که بردند لااقل شما هم آواز آنها نشويد!




    | ___________________________________________________________________________________________________

    Home